آزولا یا سرخس آبی (Azolla filiculoides) یک گونه از آزیریان بومی مناطق معتدل و گرمسیری آمریکا و همچنین بسیاری از مناطق بر قدیم از جمله آسیا و استرالیا است. آزولا سرخس شناور آزادی است که معمولاً در آبهای راکد و آرام نهرها، تالابها و شالیزارها از نواحی معتدله گرفته تا نواحی گرمسیری یافت میشود. این گیاه با ریشههای نازکی که دارد همانند فرشی است که روی سطح آب گسترش پیدا کرده است.
برگهای این گیاه، ظریف و کوچک و حساس است و بسته به اینکه در چه مقطعی از زمان رشد باشد، رنگهای متفاوتی دارند. مثلاً هنگامی که گیاه در آستانهٔ رشد است، رنگ آن سبز مغز پستهای است و کمکم رنگ آن تیره شده و گاهی قرمز و نقرهای هم میشود. این گیاه میتواند در عرض دو تا سه روز به دو برابر میزان خود برسد. آزولا به شوری آب حساس است و در آب دریا از بین میرود.
این گیاه در سال ۱۳۶۰ برای تقویت مزارع برنج از فیلیپین به ایران آورده شد.
ریشه کلمه آزولا یونانی است به معنی «در خشکی مردن». وجه تسمیه آن هم شاید به خاطر محل زندگی این گیاه باشد، چرا که آزولا وابسته به آب است و به طور کلی مرطوب پسند. این گیاه در همزیستی با جلبکی سبز – آبی به نام آنابینا توانایی جذب ازت مولکولی هوا را پیدا می کند.
زادگاه اولیه این سرخس، آمریکای شمالی است. آزولا نوعی سرخس است، با برگهای کوچک به رنگ سبز تیره تا قرمز قهوهای. طول این گیاه نهایتا به 2/5 سانتی متر میرسد. این گیاه برای اولین بار در سال 1873 میلادی شناسایی شد و تاکنون هفت گونه از این گیاه در جهان به ثبت رسیده است. آزولا در همزیستی با جلبک سبز، آبی قابلیت جذب نیتروژن هوا را به دست میآورد که وظیفه تامین مواد غذایی جلبک به عهده آزولا است و جلبک نیز در مقابل ازت مورد نیاز آزولا را فراهم میکند.
آزولا در شرایط مناسب روزانه میتواند 2 تا 4 کیلوگرم ازت به هر هکتار مزرعه ارایه کند که معادل 10 تا 20 کیلوگرم سولفات آمونیوم است. امروزه در دنیا به سرخس آزولا به چشم یک علف هرز نگریسته نمی شود، بلکه آن را یک گیاه مفید و منبع غذایی به حساب می آورند. جالب است بدانید که یکی از دلایل شکست آمریکا در ویتنام کشت آزولا در مزارع برنج ویتنام بود. چون این گیاه با رشد سریع خود هم غذای مردم ویتنام را فراهم می آورد، هم غذای دام و طیور آنها را. آزولا گیاه سرشار از پروتئین بوده و بتاکاروتن آن از هویج بیشتر است.
آزولا درایران
جلبک آزولا یکی از گونه های گیاهی وارداتی است که در دهه اخیر تمام و یا اکثر مرداب ها و شالیزارها و برکه های شمالی را به سلطه خود در آورده است. در مدت زمان بسیار کمی از طریق کانالهای آبیاری، رودخانهها، گسترش پیدا میکند، به طوری که یک توده کوچک آزولا در عرض 3 روز به دو برابر افزایش پیدا میکند. حتماً کسانی که در تابستان به شمال ایران مسافرت نموده اند وسری به این مناطق زده اند فرشی زیبایی را مشاهده می کنند سبزرنگ که اکوسیستم شمال را تحت اثر سوء قرارداده است.
آزولا در اواخر سال ۱۳۶۳ متناسب سازگاری با مناطق شالیکاری با هدف تولید کود ازته به صورت طبیعی برای مناطق برنج خیز، از کشور فیلیپین وارد ایران شده است. اما پس از مدت کوتاهی همه متوجه مشکلی بزرگتر شدند که گریبان این مناطق را گرفته. این سرخس، ظرف مدتی کوتاه از طریق کانال های آبیاری و رودخانه در محدوده ای وسیع پراکنده شده و به تمام آب های سطحی شمال کشور به خصوص گیلان، مازندران وگلستان راه پیدا کرد. این گیاه با برگ های ریز و رشدسریع، سطح آبها را می پوشاند و مانع رسیدن نور خورشید و اکسیژن به درون آب می شود.
علاوه بر این با مصرف اکسیژن و مواد غذایی و بالا بردن اسیدیته آب، این زیستگاه ها را تضعیف کرده تا جایی که رفته رفته تنوع گیاهی و جانوری زیستگاه به نابودی کشیده می شود و به خاطر نداشتن دشمن طبیعی و شرایط خوب زیستی به یک گیاه مهاجم و مرگآور تبدیل شد.
جلبک آزولا دارای خصوصیاتی منحصر بفرد بوده، بطوریکه توانائی سازگاری آن با محیط بسیار اعجاب آور است و به راحتی و با سرعت زیاد با هر محیطی مانوس می شود. ریشه های آویزان و معلق در آب این گیاه، براحتی این امکان را به آن میدهد که تغییر مکان داده و با جریان آب به آسانی جابجا گردد و یکی از علل پراکندگی سریع آن نیز همین موضوع است.
آزولا، به مجرد ثابت شدن در یک مکان، شروع به تکثیر میکند و ظرف مدت کوتاهی، تمام سطح آب را می پوشاند، بطوریکه هیچ روزنه ای برای ورود نور خورشید به درون آب، وجود نخواهد داشت. ریشه های معلق جلبک، تمام و یا اکثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تکثیر خود میکند. طبیعی است، وقتی نور بدرون آب نفوذ نکند و مواد مغذی هم که نباشد (یا کم باشد) دیگر از رشد گیاهان آبزی دیگر و همچنین دیگر آبزیان مثل فیتو پلانگتون ها و… خبری نیست. با توقف و یا کند شدن رشد این آبزیان مفید، در داخل آب اکسیژن تولید نخواهد شد و به همین دلیل جانوران آبزی مثل ماهی ها و موجودات ذره بینی قادر به رشد و تکثیر نبوده و سیر نابودی را در پیش می گیرند. در عوض سیستم های غیر هوازی شروع به فعالیت کرده و مرداب یا برکه را تدریجا به سیاه چاله هائی بد بو و غیر قابل زیست، تبدیل می کند. از آنطرف هم موقعی که مرداب ها خالی از موجودات آبزی گردند، دیگر مکان مناسبی برای پرندگان مهاجر نخواهد بود.
با این وصف، بهمین سادگی اکوسیستم منظم چندین هزار ساله موجود بهم ریخته و رو به نابودی خواهد رفت و ما هم در حال نظاره و تماشا نشسته ایم. این جلبک در شالیزارها هم بعنوان یک رقیب جدی برنج در استفاده از املاح معدنی و مواد مغذی آب، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگیری کرده و قطعاً در صورت صحت این امر، هزینه کشت برنج را بخاطر استفاده بیشتری که باید از کود شیمیائی بشود، بالا می برد. علاوه بر آنکه روند افزایشی استفاده از کود شیمیائی در طولانی مدت هزینه های سرمایه ای فوق العاده ای را بر مهمترین منبع حیات بشر یعنی خاک، تحمیل میکند که اصلا جبران پذیر نمی باشد.
کارشناسان شیلات معتقدند رشد شناور و سرطانی آزولا در سطح تالابها مرداب ها و شالیزارهای شمال باعث شده است تا اکثر گیاهان بومی منطقه به دلیل خفگی نابود شوند و نفس زندگی این اکوسیستم چندین هزار ساله به شماره افتد. هر چه هست آزولا زیستگاههای آبی شمال کشور به خصوص گیلان و مازندران را شدیدا تحت فشار قرار داده است و اگر روند رشد این گیاه به همین صورت ادامه یابد، معلوم نیست بر سر این اکوسیستم منحصر به فرد جهانی چه خواهد آمد و اینگونه شد که آزولا در مدت زمانی اندک پوشش یکپارچه و در هم تنیدهای را روی منابع آبی شمال کشور گستراند.